محل تبلیغات شما
چند شب پیش به اتفاق محمدمتین و محمدامین شبگردی همیشیگیمون رو انجام میدادیم. هوا بسیار تغییر کرده بود و خنکای آن احساس میشد. بهشون گفتم مرداد هم تموم شد و فردا شهریور میاد و از تابستون فقط یک ماه دیگه مونده و بعد دوباره فصل مدرسه. که متین بلافاصله گفت تولد من هم نزدیکه! اصلا تو فکر تولدش نبودم، حتی از چند روز قبل که تواینستاگرام پیامها و متنهایی پیرامون شروع شهریور و احساسات خاص متولدین این ماه میدیدم هیچ احساسی نسبت بهشون نداشتم.

لذت موفقیت بچه ها

آغاز و پایان آبجی محیا

دهمین سال بودن با محمد متین عزیز

هم ,شهریور ,بهشون ,متین ,نبودم، ,روز ,از چند ,حتی از ,نبودم، حتی ,تولدش نبودم، ,چند روز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مقالات ویکی سرا ***کـــمپیــن نــســلی ســـاختــه*** زبان اسپانیایی هیجان با دوچرخه سواری